درباره نشریه

به گواه اندیشمندان توسعه، دوران تسلط صنایع سخت که ریشه در علوم طبیعی و فیزیکی دارند و ابزار تولید کالاهای مادی و فیزیکی به شمار می آیند، به عنوان موتور محرک توسعه به پایان رسیده و امروزه عصر صنایع نرم و خلاق است که ریشه در علوم غیرطبیعی (علوم انسانی، هنر و غیره) دارند و حوزه عملیاتی آن ها دنیای فکر و ذهن انسان است. در جریان تحول اقتصاد جهان در عصر جدید مفاهیمی چون اقتصاد نرم مطرح گشته است و اقتصاد از دوران صنایع فیزیکی و سخت، گذشته و وارد دوران اقتصاد نرم شده است. از جمله بخش های مهم و رو به گسترش این اقتصاد نوین، اقتصاد خلاق و اقتصاد فرهنگ و هنر می باشد که اقتصاد خلاق وجه جامع تر اقتصاد فرهنگ و هنر و با تاکید بر خلاقیت می باشد.

اقتصاد فرهنگ و هنر ناظر بر شناخت مناسبات و تعاملات بین حوزه­ های آفرینش (تولید)، مصرف و تجارت کالاهای فرهنگی هنری است. این دانش با استفاده از نظام آماری و جمع آوری و پردازش داده ها، قادر خواهد بود دولت را در تخصیص و تجهیز اعتبارات فرهنگی از محل منابع عمومی یاری کند. این علم جزو علوم میان رشته ای می باشد و به معنی کاربست تحلیل های اقتصادی سازگار در بخش فرهنگ و هنر می باشد.

اصطلاح اقتصاد خلاق نخستین بار در سال2001 در کتاب جان هاوکینز در مورد رابطۀ بین خلاقیت و نظام اقتصادی مطرح شد.از دیدگاه آنکتاد نیز اقتصاد خلاق عبارت است از:

  • مفهومی در حال شکوفا شدن بوده و مبتنی بر دارایی های خلاق می باشد که پتانسیل ایجاد رشد و توسعه اقتصادی دارد.
  • اقتصاد خلاق می تواند تولید درآمد و ایجاد شغل نماید، و درآمد های ارزی را افزایش دهد، در عین اینکه شمول اجتماعی، تنوع فرهنگی و توسعه انسانی را ارتقاء می بخشد.
  • جنبه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در تعامل با فناوری، دارایی فکری و هدف های گردشگری را دربر می گیرد.
  • مجموعه ای از فعالیت های اقتصادی دانش محور و ابعاد توسعه و ارتباطات در سطوح کلان و خرد اقتصاد را در بر میگیرد.

 

هرگاه سخن از اقتصاد خلاق  می شود مفهوم صنایع خلاق نیز مطرح می گردد. ریشه موضوع صنایع خلاق در بستر مفهوم صنایع فرهنگی پا گرفت که از نظر یونسکو، محصولات خلاقانه ملموس و ناملموس هنری تولید می کند، و دارای پتانسیل بازتولید درآمد و ثروت از طریق به کارگیری دارایی های فرهنگی و تولید کالا ها و خدمات دانش پایه اعم از سنتی و معاصر هستند. ویژگی مشترک صنایع فرهنگی در این تعریف، بهره گیری از خلاقیت دانش فرهنگی و مالکیت معنوی به منظور تولید محصولات و خدمات با محتوای اجتماعی و فرهنگی است.

 واژه صنایع خلاق، علاوه بر در بر داشتن صنایع فرهنگی، این گنجایش را داشت که پاره ای از حوزه های نوظهور همچون رسانه های جدید مبتنی بر وب، بازی های رایانه­ای و حتی فعالیت های مبتنی بر تحقیق و پژوهش به قصد تولید دانش را نیز در بر بگیرد.

دپارتمان فرهنگ، رسانه و ورزش بریتانیا صنایع خلاق را به عنوان "صنایعی که نیازمند خلاقیت، مهارت و استعداد است و پتانسیل بالایی برای تولید ثروت و شغل از طریق بهره برداری از مالکیت فکری دارد "تعریف می کند و براساس مدلی که ارائه می دهد صنایع خلاق را به نه دسته زیر تقسیم کرده است:‌1 -تبلیغات‌و‌بازاریابی2-معماری 3- صنایع‌دستی4- طراحی(تولید،گرافیک،طراحی‌مد) 5-انتشارات6- فیلم عکاسی،تلویزیون،رادیو 7-نرم افزار و خدمات کامپیوتری، فناوری اطلاعات 8- موزه،گالری،کتابخانه 9-‌هنرهای ‌نمایشی ‌و‌بصری، موسیقی

همچنین طبق تعریف سازمان تجارت و توسعه ملل متحد صنایع خلاق به چهار دسته تقسیم می شود: 1.میراث 2.انواع هنر 3.رسانه ها 4.آفرینش های کارکردی

این طبقه بندی ها می تواند به عنوان موضوعات محوری مقالات این نشریه در نظر گرفته شود.

با این مقدمه انجمن علمی اقتصاد فرهنگ و هنر ایران به عنوان مرجع علمی این حوزه ، با توجه به ظرفیت های فراوان فرهنگی و هنری کشور ،بر اساس یکی از رسالت های اصلی خود که ترویج مبانی نظری و علمی این حوزه می باشد نشریه تخصصی مربوطه را منتشر کرد تا بتواند با تولید و جمع آوری منابع علمی معتبر، گامی به سوی توسعه اقتصاد خلاق کشور بردارد.